زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه
 

امام علی در قرآن





در قرآن مجید آیات فراوانی داریم که به بیان و اثبات امامت حضرت علی (علیه‌السّلام) و دیگر ائمه طاهرین دلالت دارد.


۱ - نصوص امامت



بر اساس دلائل عقلی و نقلی در بحث امامت ثابت شد که راه تعیین امام منحصر در نص است؛
[۱] ره توشه راهیان نور (ویژه رمضان ۱۴۱۸)، ص۲۵۵-۲۶۲.
یعنی امام را خدا تعیین و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معرفی کرده است. البته پس از اثبات نخستین امام، امامان دیگر هم با معرفی پیامبر تعیین می‌شوند و هم با معرفی امامت پیشین. اکنون باید ببینیم نصوص امام کدامند؟
این نصوص دو دسته‌اند:
۱- نصوص قرآنی؛ آیات امامت
۲- نصوص روایی؛ روایات امامت

۲ - آیه ولایت



«انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون؛ ولی شما فقط خدا و رسو ل خدا و کسانی‌اند که ایمان آوردندو اقامه نماز کردند و د رحال رکوع زکات دادند».

۳ - تفسیر آیه



۱- کلمه انما برتخصیص دلالت می‌کند؛ یعنی ولایت بر مسلمانان مخصوص خدا و پیامبر خداو مومنانی است که در آیه توصیف شده اند. چنان که زمخشری گفته است که: «و معنی انما وجوب اختصاصهم بالموالاة؛ معنای انما این است که موالات مخصوص آن‌ها (کسانی که در آیه ذکر شده‌اند) می‌باشد.»

۳.۱ - ولایت در شیعه


۲- درمورد این که مقصود از ولایت چیست دو قول است: علمای اهل سنت آن را ولایت محبت و نصرت و علمای شیعه آن را ولایت زعامت و رهبری دانسته اند.
۳- دلیل قول شیعه این است که اولا : ولایت به معنای محبت و نصرت به پیامبر و عده‌ای از مومنین اختصاص ندارد، بلکه امری عمومی است؛ یعنی همه مومنین باید دوستدار ویاور یکدیگر باشند. چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض»
و ثانیا: روایات بسیاری از طریق شیعه و اهل سنت وارد شده که آیه در شان علی (علیه‌السّلام) نازل شده است. آن گاه که فقیری وارد مسجد شد و از مردم کمک خواست کسی به او کمک نکرد. دراین هنگام علی (علیه‌السّلام) که در حال رکوع بود با دست خود به او اشاره کرد و انگشتر خویش را به او داد در این هنگام آیه یادشده بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد.

۳.۲ - ولایت در اهل سنت


۴- دلیل قول اهل سنت این است که این آیه بین آیاتی واقع شده است که مسلمانان را از ولایت اهل کتاب نهی کرده است و مقصود از آن محبت و نصرت است. بنابراین، سیاق آیات قرینه است بر این که مقصود ولایت در آیه مورد بحث نیز محبت و نصرت می‌باشد.
این استدلال صحیح نیست، زیرا قرینه سیاق دلیل ظنی است نه قطعی ودلیل ظنی در جایی قابل استناداست که دلیلی برخلاف آن نباشد در حالی که آنچه در اثبات قول نخست گفته شد، با قرینه سیاق مخالف است که د راین صورت نمی‌توان به آن استناد کرد.

۴ - مراد از عبارت الذین آمنوا



پرسش: اگر آیه در شان علی (علیه‌السّلام) نازل شده است چرا عبارت (الذین آمنوا) به کار رفته است؟
پاسخ: به کار بردن لفظ جمع درمورد یک فرد به قصد تعظیم و تکریم او در کلام عرب و غیر آن رایج است. ونیز ممکن است حکمت آن تشویق مومنان به انفاق فی سبیل الله باشد که حتی در حال نماز نیز از آن غفلت نکنند.

۵ - توجه به فقیر در نماز



پرسش: چگونه امام علی (علیه‌السّلام) متوجه فقیر شد با این که او در حال نماز خواندن بود ودر این حال جز به خدا به چیز دیگری توجه نمی‌کرد؟ چنانکه نقل شده است: تیری به پایش رفته بود و او طاقت درد جراحی آن رانداشت تا این که درحال نماز آن را از پای او بیرون آوردند.
پاسخ: توجه به فقیر و صدقه دادن به او کاری پسندیده و عبادت است وخود نوعی توجه به خدا است. بنابراین، مایه عیب ونقص نخواهد بود. آنچه شایسته مقام اولیای الهی نیست توجه کردن آنان از خدا به غیر خداوند است. اصولا ممکن است این کار به خواست خداوند انجام شده تا اهمیت انفاق نشان داده شود وهم زمینه‌ای برای نزول آیه ولایت فراهم گردد.

۶ - آیه تبلیغ



«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین؛ ‌ای پیامبر آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است ابلاغ کن. اگر این کار را انجام ندهی، رسالت خدا را ابلاغ نکرده ای، خدا تورا از خطر مردم حفظ می‌کند. به درستی که خدا کافران را هدایت نمی‌کند.»

۷ - تفسیرآیه



مفاد آیه این است که دستوری از جانب خدا بر پیامبر نازل شده بود و پیامبر از ابلاغ آن بیم ناک بود، ولی خداوند با تاکید خاصی او را به ابلاغ آن فرمان داده و مطمئن ساخت که در این را ه خطری متوجه او نخواهد شد.
از طرفی این دستور به قدری اهمیت دارد که تبلیغ نکردن آن به منزله تبلیغ نکردن اصل رسالت است «وان لم تفعل فما بلغت رسالته».
بدیهی است پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هیچ گاه به خاطر ترس از جان خود در تبلیغ رسالت الهی کوتاهی نکرده است، بنابراین این ترس او از این جهت نبوده است. آنچه در اینجا درست به نظر می‌آید این است که دستور در برگیرنده حکمی بود که ممکن بود به شان و موقعیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در اذهان عده‌ای از مسلمانان صدمه وارد کند؛ یعنی مشتمل بر حکمی بوده است که در ظاهر امر در بر گیرنده نفع شخص یا قومی برای آن حضرت بوده است.
این حکم به قرینه روایات بسیاری، که در شان نزول آیه وارد شده است، همان ولایت و رهبری علی (علیه‌السّلام) بوده است، زیرا در شان نزول روایات آمده است که این آیه در جریان غدیرخم نازل شده است. ابلاغ این حکم می‌توانست این ذهنیت را برای برخی از مسلمانان ایجاد کند که شا ن و مقام پیامبر از قبیل فرمانروایان بشری است که بستگان خود را به عنوان جانشین خویش تعیین می‌کنند به ویژه آنکه درمیان مسلمانان عده زیادی افراد منافق وجود داشتند که از چنین فرصت‌هایی بهترین بهره برداری را به نفع مقاصد خود می‌کردند.
از طرفی وجود یک رهبر لایق و با کفایت برای حفظ اسلام بسیار مهم و تعیین کننده بود و نبود آن می‌توانست برای اسلام خطر ساز باشد. ازاین رو ی نفی ابلاغ رسالت به خاطر ابلاغ نکردن آن کاملا استوار و حساب شده است.

۷.۱ - قراین ولایت و امامت علی


بنابر این با توجه به قراین زیر به دست می‌آید که حکم مورد نظر در این آیه همان ولایت و امامت علی (علیه‌السّلام) بوده است:
۱ـ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ابلاغ این حکم بیمناک بوده است: این بیم مربوط به رسالت بوده است نه خطر جانی ومانند آن.
۲ـ علی (علیه‌السّلام) پسر عمو و داماد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود و تعیین او به عنوان رهبر اسلامی پس از پیامبر می‌توانست این ذهنیت را ایجاد کند که مقام نبوت همانند مقام سلطنت و فرمانروایی معهود در میان بشر است.
۳ـ در میان مسلمانان افراد منافقی بودند که از هر فرصتی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده می‌کردند.
۴ـ نقش رهبری لایق در حفظ اسلام که دست آورد رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، بسیار تعیین کننده است و به جاست که عدم ابلاغ آن با عدم ابلاغ اصل رسالت یکسان دانسته شود.
۵ـ روایات بسیاری وارد شده است که آیه در جریان غدیرخم و در رابطه با مسئله ولایت و امامت علی (علیه‌السّلام) نازل گردیده است.

۸ - آیه اکمال دین و یاس کافرین



«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا؛ امروز کافران از دین شما ناامید شدند، پس از آنان نترسید، بلکه از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمت خود را برشما تمام کردم و از اسلام به عنوان یک دین برای شما راضی شدم.»
این آیه کریمه تصریح دارد براین که در تاریخ اسلام و در عصر رسو ل اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزی بوده که در آن واقعه‌ای رخ داده است که چند ویژگی داشته است:
۱- کافران از این که بتوانند دین اسلام را از بین ببرند نا امید شدند.
۲- دراین صورت مسلمانان نباید از خطر کافران بر دین اسلام بیمناک باشند، بلکه باید از سنن و قوامین الهی بیمناک باشند که چه بسا رعایت نکردن آن‌ها باعث می‌شود به دین آنان صدمه وارد شود.
۳- در آن روز دین کامل گردید.
۴- نعمت الهی برمسلمانان به مرحله نهایی رسید.

۸.۱ - دستور ویژه


۵- دین اسلام با آن قانون و دستور ویژه، رضایت خداوند را به همراه داشت. اکنون باید دید آن روز چه روزی بوده؟ وقانون و دستوری که در آن روز از جانب خدا بر پیامبر نازل گردیده و آن حضرت آنرا به مسلمانان ابلاغ کرده است چه بوده که این همه آثار مهم رابه دنبال داشته است؟
از مراجعه به قرآن کریم و تاریخ اسلام به دست می‌آید که کفار با ترفند‌های مختلف با پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مخالفت و مبارزه برخاستند؛ گاهی از راه تطمیع ، گاهی با طرح نقشه کشتن ناگهانی پیامبر و بالاخره گاهی از راه جنگ‌ها ی مختلف، ولی نتیجه‌ای نگرفتند. فقط آخرین نقطه امید آنها این بود که چون پیامبر فرزند پسری ندارد، پس از آنکه وفات کرد کسی که مطابق سنت‌ها ی رایج بشری و نیز سنن جاهلیت بتواند جانشین او شود وجود ندارد، در این صورت آنان خواهند توانست به اهداف خود دست یابند.
بنابر این آنچه می‌توانست آنان را نا امید کند تعیین جانشینی لایق و با کفایت از جانب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود. از این رو باید گفت: روز مورد نظر در آیه، همان روز غدیر خم است که پیامبر ولایت و امامت علی (علیه‌السّلام) را درمیان جمع عظیمی از مسلمانان اعلان کرد. چنان که روایات بسیاری نیز درباره شان نزول آیه دررابطه با جریان غدیرخم وارد شده است.

۸.۱.۱ - اجرای قوانین اسلامی


از طرفی در آن تاریخ (ذیحجه سال دهم هجری) همه یا اکثر برنامه‌های اسلامی در زمینه‌ها ی عبادت و مسائل گوناگون زندگی فردی و اجتماعی بیان شده بود واز نظر قانون گذاری نقصان و کاستی وجود نداشت، بلکه نقصان آ ن از نظر رهبری لایق و با کفایت بود که بتواند پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) راه او را ادامه دهد و قوانین اسلامی را به خوبی اجرا نماید و این کاستی با نصب علی (علیه‌السّلام) به امامت جبران و دین تکمیل گردید. بدیهی است که چنین دینی مورد رضایت خداوند می‌باشد. امامت علی (علیه‌السّلام) گر چه قبلا برای مسلمانان در مدینه و حوالی آن بیان شده بود، ولی د ریک مراسم رسمی ودرمیان آن انبوه جمعیت از شهرهای مختلف دنیای اسلام اعلان نشده بود.

۸.۱.۲ - سنت الهی


و اما این که چرا مسلمانان باید نسبت به دین خود از خدا بترسند به این جهت است که یکی ازسنت‌های الهی این است که خدا هر نعمتی را که به بندگان خود بدهد، از آنان نمی‌گیرد مگر آن که آنان کفران نعمت وناسپاسی کنند. چنان که می‌فرماید:
«ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم»
اکنون که خدا نعمت خود را ا زطریق ولایت بر مسلمانان تمام نموده است به آنان هشدار می‌دهد که مبادا نسبت به این نعمت بزرگ ناسپاسی کنند که در آن صورت گرفتار عذاب سخت الهی خواهند شد و از سعادت ابدی محروم خواهند گردید. چنان که می‌فرماید:
«ومن یبدل نعمة الله من بعد ما جاءته فان الله شدید العقاب».

۹ - عناوین مرتبط



استناد به قرآن در سیره امام علی؛ آیات ویژه امام علی؛ آیه ولایت امام علی؛ سیمای امام علی علیه السلام در قرآن‌ (کتاب)؛ استدلال امام علی به قرآن.

۱۰ - پانویس


 
۱. ره توشه راهیان نور (ویژه رمضان ۱۴۱۸)، ص۲۵۵-۲۶۲.
۲. مائده/سوره۵، آیه۵۵.    
۳. زمخشری، محمود، الکاشف، ج۱، ص۶۴۸.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۷۱.    
۵. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان، ج۶، ص۱۶ ۲۰.    
۶. موسوی عاملی، سید عبدالحسین شرف الدین، المراجعات، ص۱۶۰-۱۶۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳-۴، ص۳۶۴.    
۸. زمخشری، محمود، الکاشف، ج۱، ص۶۴۹.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۶۷.    
۱۰. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان، ج۶، ص۴۵ - ۵۲.    
۱۱. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۲۱۴-۲۲۳.    
۱۲. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۱۳. بحرانی، سید هاشم، تفسیر البرهان، ج۱، ص۳۲۳.    
۱۴. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۶.    
۱۵. انفال/سوره۸، آیه۵۳.    
۱۶. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان، ج۵، ص۱۷۸.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۱۱.    


۱۱ - منبع


سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «امام علی در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۰۹.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.